27فرمود و پس از آن كه 28 يا 29 بهار از عمر تاريخ را معناى حيات و نور نجات بخشيد، به آرزوى خود كه چيزى جز به سر كشيدن شربت شيرين شهادت، و لقاء الله نبود، رسيد و با ورود خويش به عالم ملكوت، عرشيان را مديون لطف و كرم خود كرد و سخن معروف امام صادق(ع) كه مى فرمود:
«وَالله ما مِنّا الاِّ مَقتُولٌ شهيدٌ»، 1 بار ديگر تحقّق يافت.
امام عسكرى(ع) پس از آن كه عمرى را در زندانهاى مختلف محبوس بود، با دسيسۀ معتمد عبّاسى يكى از خلفاى بنى عبّاس، مسموم و شهيد شد و در خانه خود در جوار مرقد مقدّس پدرش امام هادى(ع)، در شهر سامرا مدفون گرديد و خاك سامرا پس از آن كه آفتاب هدايت را در آغوش خويش گرفته بود، خورشيد اخلاص و صداقت را نيز به روى ديده نشاند.
آن روز روز هشتم ربيع الاوّل سال 260 ق سامرا غرق در ماتم و غم بود و شاهد فرشتگان آسمانى، كه فوج فوج به خانه امام(ع) فرود مىآمدند.
آن روز كه عرشيان براى استقبال حضرتش، خاك را بر افلاك ترجيح داده و به سوى سامرا شتافته بودند، تو گويى در و ديوار سامرا نيز با تمام وجود و با كمال افتخار، التماس مىكرد كه: