19سخنرانى مىكرد. اگر بر فراز منبر مىرفت، صورت خود را به طرف مردم مىكرد و به آنان درود مىفرستاد و پايان خطابهاش با استغفار همراه بود.
همواره محور سخنانش، درود بر خداوند و ستايش او به خاطر نعمتهايش، توصيف كمال او، آموزش بنيانهاى اسلام، يادآورى بهشت و دوزخ و سراى واپسين، سفارش به پارسايى و تبيين موارد خشم و خرسندى آفريدگار بود.
چنان شمرده سخن مىگفت كه شنونده مىتوانست واژگانش را بشمارد. همچنين فشردهگوترين انسانها بود، ولى در عين ايجاز تمامى آنچه را مىخواست بگويد، بيان مىكرد. نه زيادهگويى داشت و نه كمگويى؛ جملههايش پى در پى بود و ميان آنها لحظهاى خاموش مىماند تا شنونده، سخنانش را دريابد و به خاطر بسپارد.
شيرينسخنترين و شيواگوترين مردمان بود و مىفرمود: «من فصيحترين عربم». بارى، بهشتيان به زبان محمد صلى الله عليه و آله سخن مىگويند. جز به ضرورت