55جناب درجنب بقعۀ ابراهيم است عمل مىآمد وبعد هم دعاى مخصوصى در بارۀ بانيان تزيين رواق مبارك چهار امام كه فىالجمله ايشان را از غريبى درآوردند، به جا آورده مىشد ولى افسوس كه اين مصيبت آن چهار تن معصوم كه فى الحقيقه در خانۀ خود قرار دارند وبه آن درجۀ ابتذال و ذلّت و اهانت نسبت به مرقد منوّرشان به كار مىزنند كه نمىگذارند كسى به توسيع و تزيين آن به مانند بقاع ساير ائمه بپردازند و كذا بالنسبه به زوّارشان كه اوّلاً از هر نفر يك مجيدى به عنف مىگيرند و بعد هم اوّل غروب آفتاب درِِ رواق را به روى خواص و عوام مىبندند؛ نه شمعى، نه چراغى، نه عزادارى، مانند قبور ساير مدفونين آن مزار، غريبوار خوابيدهاند.
بالجمله در آن مدت وقوف ما در آن ارض اقدس و شهر مقدّس كه چهارده روز موفق بوديم همه روزه حسب المقرّر از اوّل طلوع فجر ثانى تا مغرب، علاوه ازآن كه اداى فرايض يوميه را در آن مسجد منوّر غنيمت و فوز عظيم مىدانستم، هر روزى هم يكى دويست ركعت نماز قضا [39] در آن مكان مقدّس مىگزارديم و سه - چهار دفعه هم به زيارت حضرت رسالت(ص) و خاتون قيامت و ائمۀ اربعه على التفصيل موفق مىشديم و از بابت تعيش هم به واسطۀ اعتدال آب و هواى آن ارض طيبه و اهتمام ميزبان ..... ما در پذيرايى و انجام ملزومات واقدام به نظافات بسيار بر ما خوش مىگذشت و ابداً استشمام كسالت و كدورتى نمىكرديم و يكى دو ساعت هم با فراغت بال به سياحت و تماشاى شهر مدينه و اهلش مىپرداختيم.
شهر به آن مختصرى كه از جهات اربعه بر حسب مساحت ضربى