15بلاذرى مىگويد:
ابوبكر به دنبال على(ع) فرستاد تا با وى بيعت كند، اما وى نپذيرفت. پس عمر با مشعلى آمد و فاطمه با او روبهرو شد و گفت: «آيا من نظارهگر باشم و حال آنكه تو درِ خانهام را به آتش مىكشى؟» عمر گفت: «آرى!» 1
بنابراين، تا اين مقدار از ماجرا در كتابهاى اهل سنت آمده است، اما جريانهاى به آتش كشيده شدن، حملهور شدن به فاطمه زهرا(س) و سقط شدن محسن، در كتابهاى آنها نيامده است.
با توجه به حديثى كه حموينى جوينى، از پيشگويى رسول خدا(ص) نقل كرده است مىتوانيم به حقيقت مطلب پىببريم. رسول خدا(ص) فرمود:
چون به دخترم فاطمه مىنگرم، به ياد مىآورم آنچه را كه بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنكه در خانهاش ذلّت وارد گرديده، از وى هتك حرمت شده، حقش غصب و ارثش منع شده، پهلويش شكسته و جنينش سقط گرديده است و او فرياد برمىآورد يا محمداه.
پس او اولين كسى از اهل بيتم مىباشد كه به من ملحق