94أربع أصابع مضمومة، و ينضح عليه الماء و يخلى عنه» 1«مستحب است كه با او شاخهترى در قبر گذاشته شود و قبرش به اندازة چهار انگشت بسته، از زمين بلند شود، آنگاه بر او آب پاشيده شود، سپس به حال خودش رها شود».
محمد آخوندى شارح كافى در شرح جمله «يخلى عنه» مينويسد: «أي لايعمل عليه شى ء آخر من جصّ و آجر و بناء و لايتوقف عنده بل ينصرف عنه».
«هيچ چيز ديگرى بر او گذاشته و ساخته نشود، نه گچ، نه آجر،و نه ديوار، و كنار قبر نايستند بلكه بلافاصله برگردند».
سپس اضافه مىكند روايات ديگرى وجود دارد كه هر كدام از اين امور را تأييد مىكند.
روايت دهم: در روايت طولانى كه درآن وفات موسى بن جعفر عليه السلام ذكر شده، آمده است: «فإذا حملت إلى المقبرة المعروفة بمقابر قريش فألحدوني بها و لاترفعوا قبري فوق أربع أصابع مفرّجات» 2.
«هنگامى كه جنازۀ مرا بر دوش گرفتيد و به قبرستان معروف قريش برديد در قبرى دفنم كنيد كه لحد داشته باشد و قبرم را چهار انگشتِ باز، بيشتر از زمين بلند نكنيد».
روايت يازدهم: محمد بن جمال الدين عاملى معروف به شهيد اول مىنويسد: «ورفع القبر عن وجه الأرض بمقدار أربع أصابع مفرجات إلى شبر، لا أزيد، ليعرف فيزار فيحترم». 3«قبر فقط بايد به اندازه چهار انگشتِ باز تا يك وجب بلند شود از ترس اينكه مبادا شناخته شود و مورد رفت و آمد و احترام (خلاف شرع) قرار گيرد».
روايت دوازدهم: شيخ طائفه أبو جعفر طوسى مى نويسد: «فإذا أراد الخروج من القبر فليخرج من قبل رجليه ثمّ يطم القبر و يرفع من الأرض مقدار أربع أصابع و لا يطرح فيه من غير ترابه». 4