100و روايت دهم «لاترفعوا قبري فوق أربع أصابع مفرّجات» اگر چه در ظاهر دلالت دارد بر اينكه قبر امام عليه السلام نبايد بيشتر از چهار انگشت ارتفاع يابد، و نهى دلالت برحرمت دارد، ولى اين روايت از نظر سند بسيار ضعيف بوده و شايستۀ استدلال نيست، زيرا عمر بن واقد كه در سند اين روايت بوده مجهول است و در كتابهاى رجالى دربارۀ او سخن گفته نشده است.
گروه سوم:
در گروه سوم نويسنده و مترجم كلمات بعضى ازفقها را ذكر كرده و از آنها به عنوان روايت يازدهم و دوازدهم ياد مىكنند. آنها مىنويسند:
«روايت يازدهم: محمد بن جمال الدين عاملى معروف به شهيد اول مى نويسد: «رفع القبر عن وجه الأرض بمقدار أربع أصابع مفّرجات إلى شبر، لاأزيد، ليعرف فيزار فيحترم؛ قبر فقط بايد به اندازۀ چهار انگشت باز تا يك وجب بلند شود از ترس اينكه مبادا شناخته شود و مورد رفت وآمد و احترام (خلاف شرع) قرار گيرد».
توجّه شما را به چند نكته درمورد اين سخن جلب مىكنم:
1. آنچه نويسنده و مترجم نوشتهاند روايت نيست، بلكه سخن يك دانشمند شيعه است. از اين رو طرح آن به عنوان روايت، غلط و دروغ است.
2. اين فرمايش، سخن شهيد اوّل نيست. سخن شهيد اول در مقام بيان مستحبات اين است: «و رفع القبر أربع أصابع». آنچه نويسنده ذكر مىكند سخن شهيد ثانى (زين الدين جبعى عاملى) است. از اين رو نسبتِ اين سخن به شهيد اوّل دروغ ديگرى است.
3. شيهد ثانى مىفرمايد: مستحب است قبر به مقدار چهار انگشتِ باز و تا يك وجب بلند ساخته شود، و زيادتر از آن مستحب نيست، نه آنكه زيادتر از آن خلاف شرع است.
4-\ مترجم نفهميده است كه جملۀ «ليعرف فيزار فيحترم» متعلّق به «رفع القبر...إلى شبر» است، و متعلّق به «لا أزيد» نيست. معناى سخن ايشان اين است: