54رسانيد. لشكر از آن سو به او حمله كرد و او را محاصره نمود. 1 او با صداى رسا ابياتى سرود كه ترجمه آن چنين است:
به خداوند شكستناپذير و بزرگ و به حجون (كوهى در مكه) و حطيم (مكانى در مسجد الحرام) و زمزم، سوگند ياد مىكنم كه امروز پيكرم را به خونم آغشته مىكنم و در راه حسين عليه السلام كه پيشواى پر افتخار اهل فضل و بخشش است، جهاد مىنمايم. 2آن گاه به سوى دشمن هجوم برد. حملۀ او به قدرى برقآسا بود كه سبب پراكنده شدن و فرار دشمن شد. اين حمله بىامان سبب شد تا دشمن از خيال نبرد رو در رو، بيرون آيد. بدين منظور اجازه دادند عباس عليه السلام آب بردارد تا آنان از اين فرصت استفاده كرده، در پشت نخلها كمين كنند. 3هنگامى كه حضرت مشك را از دوش خود برداشت و آن را پر نمود، دست زير آب برد تا مشتى از آن بنوشد؛ چرا كه جنگ، او را تشنهتر كرده بود. اما وقتى كه آب را نزديك لبهاى خود آورد، ياد تشنگى امام خويش و فرزندان او كرد و آب را روى آب ريخت و سرود:
اى نفس پس از حسين عليه السلام خوار باشى! و پس از او