50حضور داشتند كه در بين آنها، حضرت عباس عليه السلام ، محمد را از همه بيشتر دوست مىداشت و او را از خود جدا نمىكرد. او نوجوانى پارسا و خداترس بود و در ميان ابروانش، اثر سجده ديده مىشد. وقتى حضرت عباس عليه السلام برادر بزرگوار خويش امام حسين عليه السلام را بىياور ديد، فرزند خود محمد را صدا زد و با دست خود، لباس جنگ بر تن او پوشاند و شمشير به كمر او بست. سپس دست او را گرفته و نزد امام خويش رفت و خود از امام اجازه پيكار او را گرفت. محمد دست امام را بوسيد و پس از خداحافظى با زنان خيمه، به ميدان رفته و مبارز طلبيد و پس از ساعتى نبرد، به شهادت رسيد. 1