19نمونهاى از شجاعت مسلم را مىتوان در رزم با سربازان عبيداللّٰه مشاهده كرد؛ آنگاه كه دشمن از يورش بىامان او آسيب پذيرفت از عبيداللّٰه بنزياد درخواست نيروى كمكى نمود. عبيداللّٰه در پاسخ گفته بود:
من شما را براى جنگ با يك نفر فرستادهام تا او را دستگير كنيد، اما شما از من نيروى كمكى مىخواهيد! تعداد زيادى از سربازان خود را فرستادهام و سرباز ديگرى نمانده. شما لشكر مرا كمرشكن كرديد. 1آنان در پاسخ گفته بودند:
اى امير! آيا نمىدانى كه ما را به سوى شيرى هُژَبر و غُرّان و شمشيرى ستبر و برّان كه در دست پهلوانى سترگ است و از برترين خاندان مىباشد، فرستادهاى؟! 2عبيداللّٰه به قدرى از جنگآورى مسلم عليه السلام شگفتزده شده بود كه گويا لشكرى به كوفه حمله كرده است. ترس دشمن از رزم برادرزاده على عليه السلام ، پرده از كابوسى هولناك بر ديدگانشان انداخت كه ناگزير دست به نيرنگ آلودند تا بتوانند او را دستگير نمايند.