39همانگونه كه در اين حديث شريف به چشم مىخورد، معنويت الهى در اسلام ريشه در قلب صالح يا دل پارسا دارد، اما شاخههاى آن، در زندگى فرد و جامعه بشرى آويخته است. خداوند، محبت خود را در گرو پيوندهاى عاطفى و خالصانه مؤمنان با يكديگر مىداند. خداوند نشانى محبت خود را، در قلبهاى مهربان و خدمتگزار مىدهد. خداوند محبت را، در كوشش مؤمنانه و توكل مىنگرد. زائران كعبه، با چنين محبتى اوج يافته و گسترده مىتوانند معنويت حج ابراهيمى را درك كنند. در حقيقت، بايد محبت خدا را معيارى براى شناخت و سنجشِ دستاوردهاى معنوى اين زيارت بزرگ، به حساب آورد.
اكنون، اندكى بينديشيم و بنگريم كه چه اندازه توانستهايم خويشتن را به چنين محبت شكوهمند و تحولآفرينى نزديك سازيم؟ آيا نمونههايى از دوست داشتن ديگران را به خاطر معبود يگانه، در زندگى اجتماعىمان سراغ داريم؟ آيا مىتوان نمونههايى از رفاقتهاى دينى را به ياد آورد؟ آيا در پيوند و ارتباط مؤمنانه و وحدتآفرين با مسلمانان، كوششى داشتهايم و به سهم خويش از اختلافهاى خانمانسوز در جامعه اسلامى كاستهايم؟
آيا در كنار عمل، روح توكل بر پروردگار را لمس كردهايم؟ نياز است كه در راستاى استمرار حالتهاى معنوى