62نفى مكان و جهت براى اوست، به اين معنى كه خداوند در جهت خاصى قرار نمىگيرد و موجود مكانمندى نيست تا جا و مكانى را اشغال كند؛ مكان، از عوارض و خواص جسم است، در حالىكه خداوند منزّه از جسم است. 1 خداوند خود را در همه جا و بدون مكان معرفى نموده و مىفرمايد:
1- ( هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مٰا كُنْتُمْ) 2
2- ( وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّمٰاءِ إِلٰهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلٰهٌ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ) 3؛ او كسى است كه در آسمان معبود و در زمين معبود و او حكيم و عليم است.
3- ( وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسٰانَ وَ نَعْلَمُ مٰا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ) 4؛ ما انسان را آفريديم و وسوسههاى نفس او را مىدانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم!
4- ( وَ لِلّٰهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَمٰا تُوَلُّوا