54
اسماعيل تو چيست؟
دنبال فتوايى مىگشت كه بتواند طبق آن، از تراشيدن سر در روز عيد قربان معاف شود و به نحوى ريالهاى خود را خرج قربانى نكند.
گفتم: باز هم فرار از تكليف؟ اين چندمين بار است كه در اين سفر، دنبال بهانهاى.
گفت: شايد كسى نخواهد بىريخت شود! چطور چند ماه تحمل كنم تا دوباره موهاى سرم بلند شود؟
گفتم: از كجا فلسفۀ سر تراشيدن، همين رهايى از وابستگى نباشد!
گفت: چه وابستگى! من آنقدر در زندگى فداكارى و گذشت داشتهام كه نشان دهد وابسته نيستم.
گفتم: كسى كه نتواند از موى سرش بگذرد،