31مىگذاشت تا اينكه در دوران قريش و پس از آن، كيفيت ساختمان تغيير كرد و روز بروز پيشرفت نمود و هم اكنون ساختمان آن را بدين صورت مستحكم و استوار مىبينيم به طورى كه گذشتِ زمان تأثير چندانى در آن نمىگذارد. اختلاف است ميان تاريخنگاران، در دو قبيلۀ «جرهم» و «عمالقه» كه كدام يك كعبه را پيشتر بنا كرده است.
بيشتر آنان بر اين باورند كه اين دو در يك زمان در مكّه زندگى مىكردند و ميان آنها جنگهاى زيادى رخ داده است.
ليكن نظريۀ ما اين است كه قبيلۀ «جرهم» پيش از «عمالقه» كعبه را بنا كردهاند؛ زيرا جرهميان سابقۀ طولانىتر و قديمىتر از عمالقه نسبت به اقامت در مكّه داشتهاند. اينان پس از رسيدن هاجر و فرزندش حضرت اسماعيل عليه السلام به مكه، به اين سرزمين آمده و در آن اقامت اختيار كردند، به طورىكه حضرت اسماعيل عليه السلام هنگامىكه به سن جوانى رسيد، با دخترى از قبيلۀ جرهم ازدواج كرد.
وضعيت كعبه و مطاف در دوران خزاعه
فرمانروايى مكّه پس از فرزندان حضرت اسماعيل عليه السلام به دست جرهميان افتاد امّا آنگاه كه آنان حرمت مكّه و حرم را پاس نداشتند ويا در آن طغيان و ظلم فراوان كردند، خداوند خزاعيان را بر آنان مسلط كرد، بهطورىكه جرهميان مجبور به ترك مكّه شدند. از آن پس ولايت و فرمانروايى مكّه و سيادت كعبه در دست خزاعه قرار گرفت.
«ازرقى» در تاريخ خود از «محمد بن عبدالعزيز» چنين نقل مىكند:
«به روزگار فرمانروايى قبيلۀ خزاعه در مكّه و كعبه، سيل عظيمى راه افتاد، بهطورىكه مردم مكّه غافلگير شدند. اين سيل وارد مسجدالحرام شد و اطراف كعبه را فرا گرفت سپس به پايين مكّه رفت و درختان مسير خود را از جاى كند. در اين سيل، جنازۀ يك زن و مرد به دست آمد. مرد شناسايى نشد امّا زن را كه نامش «فاره» و از ساكنان منطقۀ بالاى مكّه بود، شناختند.
پس از آن قبيلۀ خزاعه بر گِرد خانۀ خدا ديوارى كشيد و حجراسماعيل را نيز ضميمۀ آن ساختند تا بدينوسيله كعبه را از ورود سيل مصون دارند.