55
گرمگاهى كه چو دوزخ دمد آن باد سموم
تف با حورا 1 چون نكهت حورا بينند 2
باديه و خارهاى مغيلان
يكى ديگر از موانعى كه در مسير راه حجگزاران به وفور وجود داشت خار مغيلان بود. مغيلان مخفف امغيلان، يعنى مادر غولان است كه خارى باشد به غايت سرتيز و در بيابان مكه رويد و به آن خار شتر نيز گويند 3 و همچنين «نام درختى است خاردار و در مصر و عربستان فراوان است.» 4 خار مغيلان در اشعار شعرا بازتاب وسيعى داشته و هر يك به ذوق خود از آن سخن گفته و شرط وصال كعبه را عبور از آن دانستهاند و برخى پا را فراتر نهاده و گفتهاند كه عاشق كعبه نه تنها نبايد در انديشه و سرزنش خار مغيلان باشد بلكه بايد آن را «حرير»، «پرنيان»، «ريحان» و«گل و نسرين و لاله» ببيند.
بشناس حرم را كه هم اينجا بدر توست
با باديه و ريگ مغيلانت چه كار است 5
ناصر خسرو
اى ز عشق دين سوى بيتالحرام آورده راى
سنايى
وز پى خضر و پر روح القدس چون خط دوست
در سميرا سدره بر جاى مغيلان ديدهاند 7
خاقانى