7
پيشگفتار
من غرق نيازم
دلى كه عشق خدا در آن نيست و غير خدا در آن خانه گزيده، دل نيست، سنگ است. دل، ظرف محبت است و فلسفه خلقتش اينست كه گويى خداوند خانهاى براى خود برگزيده تا در آن ساكن شود.
از بدو خلقت هر انسانى خداوند متعال بالفطره با اوست، ولى وقتى دل را آفريد، ما را موظف كرد كه در ظرف دل جز خدا را راه مده. فقط خدا را سلطان كشور دل قرار ده.
عشق زبان دل است و پروردگار فرمانرواى دل. در دلهاى موحدان جز خداوند متعال كعبهاى نيست. خانۀ كعبه قبلۀ فقهى و عبادى است و صاحب الكعبه قبلۀ عشق و دوست داشتنى است.
معشوق به مرزى از هوادارى محبوبش مىرسد كه توجه دائمىاش او مىشود. گوشت و پوست و استخوانش ذكر و ياد محبوبش مىشود. وقتى سعيد بن جبير را سر بريدند، خونش نقش لا اله الا الله بست. قرآن مجيد در وصف ائمه اطهار(ع)كه سرآمد همه عشّاق عالمند، مىفرمايد: