23اگر به بهشتت راهم ندهى، حق با توست.
اگر از فيض شفاعت پيامبرت محرومم كنى، حق با توست.
اگر زيارت حسين درقيامت را نصيبم نكنى، حق با توست.
اگربه جرم اطاعت از شيطان مجازاتم كنى، حق با توست.
اگر مشمول فيض واسعهات قرارم ندهى، حق با توست.
اگر به جرم حريم شكنىام در قيامت نگاهم نكنى، حق با توست.
اگر فريادهايم را بىپاسخ گذارى، حق با توست.
اگر شيفعان را اذن شفاعتم ندهى، حق با توست.
اگر مرا شيعۀ مهدى ندانى، حق با توست.
اگر دعاى مهدى در حقم اجابت نكنى، حق با توست.
خدايا، پروردگارا، يا رباه، يا سيداه ياالهنا، يا مولينا
واخجلتاه اگر نگاهم نكنى.
وامصيبتاه اگر به خودم واگذارى. 1
واغربتاه اگر از درت برانى.
خداى رؤوف
آيا من خداى ديگرى دارم؟ 2
پناه ديگرى مىشناسم؟
خالق ديگرى سراغ دارم؟
عبد فرارى جز در خانۀ مولايش كجا رود؟ 3
گنهكار جز زبان عذر خواهى چه دارد؟
خطا كار جز زبان اعتراف چه گشايد؟