25وضع حمل كند، آنها به خانهاش بروند و همينكه قابله خبر داد كه زن، كودك پسرى به دنيا آورده، مردان فرعون او را بكشند. فرعون آنقدر اين كار را ادامه داد تا اينكه مردم بنىاسراييل به فرعون شكايت بردند كه با اين وضع، جمعيت آنها كم مىشود و در آيندهاى نه چندان دور، قوم آنها نابود خواهد شد. پس فرعون دستور داد كه يك سال پسران را بكشند و يك سال آنها را نگه دارند. حضرت موسى(ع) در سالى كه بايد پسران كشته مى شدند به دنيا آمد.
يوكابد مادر حضرت موسى(ع) كه زمان وضع حملش نزديك گرديده بود، از شهر دور شد تا كسى متوجه وضعيت او نگردد، با ترس و اضطراب فراوان در كنار رود نيل، فرزندش را به دنيا آورد. پس به او الهام شد كه فرزندش را در صندوقى چوبى بنهد و طنابى به صندوق وصل كند و يك سرش را در دستش نگه دارد و آنگاه او را به نيل بسپارد. مادر حضرت موسى(ع)، موسى را شير داد و با ناراحتى و اندوه كودكش را به نيل سپرد و سر طناب را در دستش نگه داشت تا اگر خطرى متوجه موسى شد، او را به سوى خود بازگرداند.
حضرت موسى(ع) در قصر فرعون
مادر حضرت موسى(ع) او را به نيل سپرد و بر اثر خواب آلودگى سر طناب از دستش بيرون رفت (طبق اعتقاد شيعه مادر موسى به الهام پروردگار، موسى را در جعبهاى نهاد و از خواهر حضرت موسى(ع)