63شده است. واقدى مىگويد:
«فقدم طلحة و سعيد المدينة اليومالّذي لا قام رسولاللّٰه ببدر».
اگر او در واقعۀ بدر درگير تجارت شام بوده است، چطور در فاصلۀ كمى قبل از آن به مدينه آمده؛ آن هم در مسير راه پيامبر صلى الله عليه و آله به سوى بدر در تُرْبٰان بين ملل و السّياله و با پيامبر صلى الله عليه و آله هم به سوى بدر نرفته است؛ در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه از قافلۀ ابوسفيان و اينكه از آنجا به صوب آن حركت كرده، مطلّع شده بود؟
بيهقى هم در «دلائل النّبوه» در اشاراتى به قول واقدى رضا نداشته است و ابنقيّم جوزى در «زاد المعاد» تنها به ذكر: «بلغ رسول اللّٰه - صلّىاللّٰه عليه [ وآله ] وسلّم - خبر العير المقبلة من الشام...». 1 بسنده كرده و از مأموريّت طلحه حرفى به ميان نياورده است 2و ابنكثير در «السيرة النّبويه» به گفتۀ واقدى استناد كرده است. 3 همچنين حلبى در «السيرة النّبويه» تنها گفته است: «فلمّا سمع...».
و مسألۀ تحسّس طلحه را بىآنكه سند آن را بيان كند، با ابهام اشاره كرده است. 4اين اسناد براى قبول اينكه طلحه در طول ماههاى مزبور، به تجارت شام رفته بوده است، كافى به نظر مىرسد؛ ولى اينكه مستقيماً از طرف پيامبر براى كسب خبر از كاروان قريش، عازم آن مناطق شده باشد، قانعكننده نيست. ابناثير نيز در كتابش به اين بنبست رسيده، كه گفته است: «كان في الشام تاجراً...». 5و ابراز عقيده مىكند كه از آنجا كه طلحه، سهم خود را از غنايم بدر طلب كرده، پس: «أرسله رسول اللّٰه إلى طريق الشام يتجسّسان الأخبار». ابناثير با نتيجهگيرى شخصى خود، اين قول را «اصحِّ» اقوال دانسته است كه دقيقاً همان ابهام در خصوص اين