45براى آگاهى از قريشيان و مواضع كينهتوزانۀ آنها - پس از اخراج مسلمانان و فرار آنان از ستم قريش - فرستاده شدند. واقدى به مجموعهاى از اسناد دسترسى داشته كه گفته است:
«قالوا... فلمّا قدموا على رسول اللّٰه - صلّىاللّٰه عليه [ وآله ] وسلّم - وَقَّف العير فلم يأخذ منها شيئاً و حبس الأسيرين، و قال رسول اللّٰه لأصحابه: ما أمرتكم بالقتال في الشهر الحرام». 1و از أبىبُردة بن نِيار روايت مىكند كه او گفته بود:
«إنّ النبيّ - صلّىاللّٰه عليه [ وآله ] وسلّم - وقف غنائم أهل نَخْلَة». 2بيهقى در قسمتى از روايت «عروة بن زبير»، اين واكنش شديد و نارضايتى پيامبر صلى الله عليه و آله را از وقوع چنين حادثهاى به ياد ما آورده، آن را اينگونه ثبت كرده است:
«آنها شتران كاروان را جلو انداختند و به مدينه آوردند و چون به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله رسيدند پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
به خدا سوگند من دستور نداده بودم كه در ماه حرام قتال كنيد. پيامبر صلى الله عليه و آله دو اسير را نگهدارى كردند و از اموال كاروان هم چيزى برنداشتند و فقط آن را ضبط فرمودند.» 3انتشار خبر واقعۀ نخله و قتل عمرو بن حضرمى در اندك مدّتى جزيرةالعرب را تحت تأثير قرار داد و بىآنكه قريشيان توجّه كنند پيامبر صلى الله عليه و آله نيز از اين واقعه متأثّر شد و آن را نكوهش كرد و بهترين يارانش را به خاطر انجام چنين كارى رنجاند. آنها نيز به تصريح بيهقى خود را «مستوجب عقوبت الهى» يافتند.
دشمنان، به تبليغ عليه اخلاق اسلام و رفتار محمّد صلى الله عليه و آله سعى نمودند و آن را مخالف