32آنگاه در پايان فرمود:
«اَرْجعْ فَإنَّكَ لَمْ تَحِجَّ.» 1«بازگرد كه به حقيقت حج نكردهاى.»
به همين دليل است كه امامان - اين عالمان و هاديان به صراط مستقيم سلوك الى اللّٰه - خود هنگامى كه در ميقات در جايگاه لبيك گفتن مىايستادند، براى به دست آوردن آمادگى لازم و انتقال به مرحلۀ پرواز، حالشان دگرگون مىگشت و خشيت قلب در سيما و چهرههايشان اثر مىگذاشت. و گاه دقايقى مىگذشت كه آنان را ياراى گفتن لبّيك نبود. 2وقتى از امام زين العابدين - ع - از چنين حالتى كه از وى مشاهده شده بود مىپرسند، مىفرمايد:
اخْشىٰ انْ يَقُولَ لي رَبّي: لاٰ لَبَّيكَ وَلاٰ سَعْدَيْكَ. 3
«مىترسم خدايم در پاسخ بگويد: نه لبيك و نه سعديك.»
سفيان بن عيينه، راوى حديث، مىگويد:
فَلمّا لبّى غُشِيَ عَلَيْهِ وَسَقَطَ منْ راحِلَتِهِ فَلَمْ يَزَلْ يعْتَريهِ ذٰلِكَ حَتّى قَضىٰ حَجَّهُ. 4
«آنگاه كه امام - ع - لبيك گفت، بيهوش شد و از مركب به پايين افتاد و همچنان اين حالت بر وى عارض مىشد تا آنگاه كه از اعمال حج فراغت يافت.»
اين روح عبوديت و سلوك روحانى و تقرب و خالى شدن از دنيا و تجرد از جهان مادى و پيوستن به ملكوت و پر شدن از خدا در تمام