45كتابها و تأليفاتش؛ طورى كه ابن بطوطه، جهانگرد معروف در سفرنامهاش تحت عنوان «الفقيه ذو اللّوثه»(فقيه كم عقل)مىنويسد: من در دمشق فقيه بزرگ حنابله تقى الدين ابن تيميه را ديدم كه در فنون مختلف سخن مىگفت با اينكه در عقل او چيزى بود ولى مردم شام به او شديداً احترام قائل بودند. ابن بطوطه مىافزايد: او در يكى از جمعهها در مسجد جامع مشغول وعظ و ارشاد بود و من نيز شركت داشتم؛ از جمله گفتار او اين بود كه خداوند از عرش به آسمان اول پايين مىآيد، مانند فرود آمدن من از منبر، اين سخن را گفت و يك پله از منبر پايين آمد. در اين هنگام فقيهى مالكى به نام«ابن الزهراء»به مقابله برخاست و سخن او را رد كرد مردم به طرفدارى از ابن تيميه برخاستند و فقيه معترض را با مشت و كفش زدند تا آنجا كه عمامه از سرش افتاد ! 1
اين جريان را ابن حجر عسقلانى(متوفاى 753 ق.)معاصر ابن تيميه نيز نقل نموده با احتمال اين كه ممكن است اين موضوع ساختگى و جزو شايعات باشد. 2 در صورتى كه ابن بطوطه به عنوان يك نفر شاهد عينى بىطرف آن را ديده و جزئيات آن را مانند حوادث ديگر در سفرنامهاش نقل نموده است.
ابن تيميه در كتاب خود به نام«العقيدة الحموية الكبرى»به طور ادعايى مىگويد هيچ يك از سلف صالح و صحابه و تابعين نگفته اندكه خداوند در آسمان نيست و يا در فوق عرش نيست و كسى نگفته است خداوند در همه جا هست و نسبت همه مكانها به او يكى است. و كسى نگفته است كه خدا نه در درون جهان است و نه در بيرون جهان و كسى نگفته است كه او قابل اشاره حسّى نيست. 3 او در منهاج السنه هم مىگويد:«نازل شدن خداوند در هر شب به آسمان پايين، جزو حديثهاى معروف و از حديثهاى ثابت در نزد عالمان حديث است و همچنين حديثى كه مىگويد خداوند در روز عرفه به بندگانش نزديك مىشود»، از احاديث ثابت و مسلّم مىباشد. 4