34
ابن حجر مىافزايد كه او در مقايسه امير مؤمنان عليه السلام و عثمان بن عفان چنين مىگفت: اما علىبن ابىطالب فردى بود جاهطلب و رياستدوست و چون هدف او در تمام جنگهايش نيل به رياست و به دست آوردن خلافت بود و نه پيشبرد اسلام و حمايت از قرآن، لذا در همۀ اين جنگ ها مخذول و با شكست مواجه گرديد و امّا عثمان داراى روحيه حبّ مال و ثروت اندوزى بود و به همين جهت هم كشته شد. 1
باز ابن حجر نقل مىكند: ابن تيميه در يك جلسه نسبت به امام غزالى جسارت و بر وى ناسزا گفت، به طورى كه گروهى بر ضد او قيام كردند و نزديك بود او را از بين ببرند ولى او از اين جان سالم به در برد. همچنين وى از محىالدين عربى بد گويى مىكرد و او را سبّ و لعن مىنمود. 2
ابن تيميه و عدم اختيار همسر
انتقاد اهانت آميز ابن تيميه از خلفا و تحقير او نسبت به علما و شخصيتهاى دينى و مخالفت او با عقايد قطعى و فتاواى پيشوايان و ائمۀ اهل سنت، نشانگر اين است كه وى از روحيۀ معتدل برخوردار نبود و اينكه او در طول نزديك به هفتاد سال زندگى، در حالى كه خود را شيخ الاسلام مذهب حنبلى مىدانست، حاضر نشد همسر اختيار كند، مهم ترين عامل آن را بايد در همان عدم تعادل روحى و تزلزل فكرىاش جستجو كرد.
ابن قيّم: بىشك بزرگ ترين شاگرد و حامى بى چون و چرا و مدافع جدّى ابن تيميه، ابن قيّم جوزى(متوفاى 751ق .)مىباشند زيرا او تبليغ و ترويج افكار و آراء استاد خويش را در حال حيات و پس از مرگ وى بر عهده گرفت و با مخالفان او در افتاد و در تأليفات و كتابهايش با نظم و نثر، به ترويج عقايد او پرداخت و در همين راه مانند استادش رنج زندان و تازيانه را بر خود هموار ساخت.
و لذا وهابيان در نقل عقايد و آراء خويش، مانند تأليفات ابن تيميه به كتاب هاى ابن