19
به ضرب خنجر و با تيغ بران
دريدند و بريدند آن جوانان
البته بخشى از مشكلات نه ناشى از مسائل مذهبى،بلكه مربوط به رهزنان نيمۀ راه بود كه بهويژه در باديههاى طول راه در خود جزيرةالعرب مطرح بود.
در اشعار حسين ابيوردى نيز كه در ادامه آوردهايم،به اين قبيل دزدىها و رهزنىها كه ساربانان و حتى اميرالحاج نيز با آن همداستان بوده،پرداخته شده است.در اين درگيرىها گاه كسان زيادى از حجاج شهيد مىشدند و اين،بهويژه از حجاج عجمى بوده است.ابيوردى در رثاى همين شهيدان گويد:
هر كسى هر سال زان جمع پليد
حاجيان را بى سبب سازد شهيد
كعبه بهر قتل جمعى بىگناه
جامۀ خود مىكند دايم سياه
از شهيدان عجم زان اهل دين
شد فرو زمزم ز خجلت در زمين
اين مشكلات تا سالها بعد و تا اين اواخر وجود داشته است.در سفرنامۀ حاج ميرزا على اصفهانى و سفرنامۀ محمدولى ميرزا كه در كتاب«به سوى امّ القرى»چاپ كرديم،نمونههايى از اين دشوارىها را كه مربوط به تجاوزهاى اعراب ساكن در وادىهاى عرب به حجاج است آوردهايم.
5-سراينده تحت تأثير نظامى
آنچه دربارۀ اشعارر وى مىتوان گفت آن است كه سرايندۀ ما،تحت تأثير«نظامى»است.او خود اين مطلب را در دو مورد تصريح كرده است:
در اينجا گويم از بيت نظامى
كه تا اين مثنوى گيرد نظامى
شباهنگام كان عنقاى فرتوت
شكم پر كرد از آن يك دانه ياقوت