25وصف سوم از منشأ و راز اين حقيقت پرده بر مىدارد؛چون واژۀ«عزيز»به معناى شكستناپذير و غير قابل نفوذ،و تحريف نوعى شكست و نفوذپذيرى است.واژۀ «باطل»نيز به معناى نقيض حق،چيزى را گويند كه ثبات ندارد و تباهى و فساد مىپذيرد، و خداوند كه مىفرمايد: لاٰ يَأْتِيهِ الْبٰاطِلُ (-باطل به آن راه نمىيابد)هر نوع تغيير و تبديلى را در قرآن نفى مىكند؛زيرا با توجه به اعجاز قرآن(در محتواى غنى و معارف هماهنگ و سراسر بر حق قرآن كه با نظمى خاص در مجموعهى آيات و جملات يك سوره و مفاد آن قرار دارد)،هر گونه تغيير و تبديل،به محتوا و نظم و هماهنگى قرآن آسيب مىرساند و آن را مصداق تباهشونده و فسادپذير مىگرداند؛در حالى كه اين آيه با تعبير مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لاٰ مِنْ خَلْفِهِ (از پيش رو و از پشت سر)به طور كلى در هر زمان و از هر جهت چنين امرى را منتفى دانسته است.
جملهى پايانى اين آيه بيانگر اين نكته است كه قرآن به اين دليل قابل تحريف و تغيير نيست كه از سوى خداوند حكيم و ستوده فرودآمده است؛خداوندى كه كارهايش هدفدار و بدون نقص،و خود،برخوردار از همهى كمالهاست؛بنابراين اگر قرآن تحريف شده باشد نقض غرض و ناسازگار با حكيم بودن خداوند است.
مجموع تعابير اين دو آيه روشن مىكند كه صيانت قرآن از هر نوع تغيير و تحريفى، هم از درون،به لحاظ عزيز بودن و نفوذناپذيرى،و هم از برون،به دليل نگهبانى خداوند،تضمين شده است.
در استدلال به اين آيات بر سلامت قرآن از تحريف،مناقشاتى صورت گرفته است كه در بخش دوم بررسى خواهد شد.
اسامى برخى از دانشمندان اماميه كه به اين آيات در زمينهى سلامت قرآن از تحريف استناد جستهاند عبارت است از:
شيخ الطائفة ابو جعفر طوسى 1(م.460 ه.ق)،امين الاسلام طبرسى 2(م.قرن ششم ه.ق)،