26«كرداشيات»به ديوارهاى آن آويزان گرديد.آن شب شهر،خواب به چشم خود راه نداد و مردمان همگى شب را به بيدارى و شبزندهدارى گذراندند.نخست گروهى به تلاوت آياتى از قرآن مشغول شدند و پس از آن گروهى ديگر سرودهاى مذهبى اجرا نمودند.آن شب علماى بزرگ كشور و بزرگان و اعيان شهر جهت احيا و شبزندهدارى دعوت شده بودند.گروهى را قبل از غروب آفتاب براى صرف شام و گروهى ديگر را براى شبزندهدارى پس از نماز عشا دعوت كرده بودند.در اين ضيافت همچنين از مشايخ طرق صوفيه كه شامل«رفاعيّه»،«سعديّه»،«احمديّه»،«ابراهيميّه»،«بيوميّه»،«قادريّه»و «شاذليّه»جهت حركت در پيشاپيش كاروان پردۀ كعبه و احياى اين شب دعوت به عمل آمده بود.در اين مراسم،حدود يكصد جنيه مصرى خرج گرديد.اين مراسم تا پاسى از نيمههاى شب ادامه داشت،سپس پردههاى موجود در سالن و اتاق و پردۀ مقام،همگى جمعآورى گرديد و در تخت روانى در مقابل سالن تشريفات قرار داده شد.
در بامداد آن شب جشن بسيار باشكوهى در ميدان صلاح الدين برگزار گرديد.در اين مراسم،اعلى حضرت خديو مصر،وزيران و علما و بزرگان مملكتى حضور داشتند و به افتخار ورود حضرت خديو در هنگام تشريف فرمايىاش،بيست و يك گلوله توپ شليك شد.گروه موزيك هم در اين هنگام سه بار به او اداى احترام نمود كه پس از هر بار، افسران و ارتشيان حاضر در صحنه،غريو:«افندمز چوق ياشا» 1را سر مىدادند و خديو و همراهان هر بار با بلند كردن دستهاى خود،بدانان پاسخ مىدادند،پس از آن در تالار تشريفات مدتى را به استراحت و تماشاى كاروان محمل كه شامل هفت تخت روان بود، گذراندند.در اين هنگام مدير كارگاه پرده،در حالى كه افسار شتر كاروان محمل را در دست داشت،پيش آمد و آن را به خديو تقديم نمود.وى پس از در دست گرفتن و بوسيدن افسار،آن را به قاضى القضات مصر تحويل داد.قاضى القضات نيز آن را بوسيد و عدهاى از حاضران هم پس از آن،افسار را بوسيدند و مجددا به شخصى كه مأمور بردن محمل به همراه كاروان بود و در برابر مسجد محموديه در ميدان«ريثما»انتظار تحويل گرفتن را داشت،تحويل داده شد.