47أَطْلُبُ رَحْمَتَكَ ، وَأَؤُمُّ طٰاعَتَكَ ، مُطِيعًا لِأَمْرِكَ، رٰاضِياً بِقَدَرِكَ، تا رحمت تو را بطلبم و آهنگ اطاعت تو كردم، فرمانبردار امر تو مىباشم، و راضى به تقدير تو هستم، أَسْأَلُكَ مَسْأَلَةَ الْمُضْطَرِّ إِلَيْكَ الْخٰائِفِ لِعُقُوبَتِكَ. اللّٰهُمَّ افْتَحْ لِي از تو مىخواهم همانند نيازمندى كه از تو خائف مىباشد، خداوندا! درهاى أَبْوٰابَ رَحْمَتِكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطٰاعَتِكَ وَمَرْضٰاتِكَ».
رحمتت را به رويم بگشا و به طاعت و جلب رضايتت وادارم ساز.»
بعد خطاب كند به كعبه و بگويد:
«اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي عَظَّمَكِ وَشَرَّفَكِ وَكَرَّمَكِ وَجَعَلَكِ مَثٰابَةً «حمد خدايى را كه ترا بزرگ و با شرافت و محل آمد و شد لِلنّٰاسِ وَأَمْناً مُبٰارَكاً وَهُدىً لِلْعٰالَمِينَ».
مردم و جاى امن و مبارك و عامل هدايت جهانيان قرار داد.»
ومستحب است وقتى به محاذى «حجر الأسود» رسيد، بگويد: «أَشْهَدُ أَنْ لاٰ إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لاٰ شَرِيكَ لَهُ، «گواهى مىدهم كه معبودى جز خداى يكتاى بىهمتا نيست وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللّٰهِ، وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ و اينكه محمّد بنده و فرستادۀ اوست، ايمان آوردم به خدا، و به جبت و