35با درگدشت پدر محمد بن عبدالوهاب در سال 1153 ه .ق، وى دعوت خود را ابتدا ميان مردم حريمله آشكار ساخت كه نزديك بود خونش ريخته شود. ناچار به زادگاه خود عيينه بازگشت و خواستههاى خود را با امير آنجا، عثمان بن احمد بن معمر مطرح كرد. عثمان دعوتش را پذيرفت و براى استحكام پيمان، خواهر خود را به عقد وى درآورد. در آن عصر، در اطراف شهر عيينه پر از مساجد و زيارتگاههاى صحابه و اولياء اللّٰه بود. از جمله قبر زيد بن خطاب - برادر عمر - كه مردم آن ديار به آن احترام مىگذاشتند. محمد بن عبدالوهاب با شمارى از سربازان عثمان بن معمر به آنجا حمله و آن را با خاك يكسان كرد.
در پى اعتراض و قيام مردم، عثمان بن معمر، شيخ عبدالوهاب را بيرون كرد و او در سال 1160 منطقۀ درعيه؛ يعنى زادگاه مسيلمۀ كذّاب را براى سكونت برگزيد.
او پس از ورود به درعيه، با محمد بن سعود، نياى خاندان سعودى و امير اين منطقه تماس گرفت و همانند پيمان امير عيينه را با وى منعقد كرد. ابن سعود دو شرط گذاشت: نخست اينكه پس از موفقيت و كشورگشايى، ما را ترك نكنى.
دوم اينكه در فصل رسيدن ميوهها، مالياتى را كه از مردم مىگيريم، تحريم نكنى.
عبدالوهاب گفت: تو را با ديگرى عوض نمىكنم و خدا در فتوحاتى كه نصيب ما مىكند، غنايمى قرار خواهد داد