33جاهطلبى، غرور و دشمنى با علما و مراجع اسلام و رأى مستقل از نظر فهم از قرآن و حديث داشت و به هيچ يك از رهبران مذاهب، حتى نسبت به خلفاى چهارگانه هم اعتقاد و اعتنايى نداشت.
اين موارد از بزرگترين نقطه ضعفهاى او بود كه مىتوانست مورد استفادۀ ما قرار بگيرد و اين امكان را به وجود مىآورد كه از طريق او مأموريت خود را در اجتماع مسلمانان عملى كنيم.
بدين ترتيب، هر چه مىتوانستم، رابطهام را با پسر عبدالوهاب محكم كردم و همواره به او تلقين مىكردم كه اگر تو در زمان پيامبر بودى، آن حضرت حتماً تو را جانشين خود قرار مىداد.
همواره به او گوشزد مىكردم كه آرزومنديم خداوند به دست تو اسلام را تجديد كند و تو تنها نجات بخشى هستى كه مىتوانى اسلام را از اين سقوط و انحطاط خلاص كنى.» 1
در سال 1143 زمان بازگشت محمد بن عبدالوهاب به نجد بود كه بر اساس يك موافقتنامۀ سرّى بين انگليس و او مقرر شد با كمك مالى و نظامى اين اهداف به تدريج محقق شود. اين اهداف عبارت بود از:
1. تكفير تمام مسلمانان و حلال كردن قتل آنان و غارت اموالشان و هتك ناموس و فروختن آنان در بازار