31علماى صالح نسبت به آيندۀ او بدبين بودند. آنان پيشبينى مىكردند اين شخص گمراه در آينده مردم را نيز به گمراهى خواهد كشيد. وى در جوانى به مطالعۀ زندگينامۀ مدعيان نبوت مانند مسيلمۀ كذاب، سجاج، اسود عنسى و طليعۀ اسدى علاقۀ خاصى داشت. 1
اين مطالب نشان مىدهد كه او از همان آغاز، دنبال شهرت و مقام بود. به همين دليل، پدرش از او راضى نبود و پيوسته او را سرزنش مىكرد و مردم را از او برحذر مىداشت. حتى بردارش، سليمان بن عبدالوهاباز مخالفان سرسخت وى بود و سخنان او را باطل مىدانست. سليمان در ردّ انديشۀ برادرش كتابى نوشت كه اولين كتاب در ردّ وهابيت است.
گفتم: چه جالب! اگر اطلاعات بيشترى از اين شخصيت دارى، برايم بگو. ممنون مىشوم.
محمد: خوب گرفتى او شخصيت اثرگذارى بود، محمد بن عبدالوهاب بر اثر فشارهاى عالمان و استادان خود، سرزمين پدرىاش را ترك كرد و به بصره رفت. در آنجا با مستر همفر، جاسوس مشهور انگليسى آشنا شد. آرام آرام دوستى بين آنان پررنگتر شد تا جايى كه هميشه با هم غذا مىخوردند و در يك اتاق استيجارى كه اجاره بهاى آن را همفر مىپرداخت، زندگى مىكردند. همفر دربارۀ چگونگى آشنايى خود با پسر عبدالوهاب مىنويسد: