56
بالعراءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماٰءِ، مُقَطَّعُ الاَعْضاءِ، واثَكْلاهُ وَ بَناٰتُكَ سَباٰياٰ، الَى اللّٰهِ المُشْتَكى، وَ الىٰ مُحَمَّدِ المُصْطَفىٰ، وَ الىٰ عَلِيّ المُرْتَضى، وَ الىٰ فاٰطِمَةَ البَتُولِ، وَ الىٰ حَمْزَةَ سَيّدِالشُهَداءِ.
واٰ مُحَمَّداهُ! وهٰذاٰ حُسَينٌ بِالعَراءِ تسْفي عَلَيهِ ريحُ الصَّباءِ، قَتيٖلُ اوْلاٰدِ البَغاٰياٰ! واُحزْناه وَ اكُرْباه! عليكَ يا أباعبدِاللّٰهِ! اليَوْم ماٰتَ جَدّي رَسُولُاللّٰهِ، ياٰ اصْحاٰبَ مُحَمَّداٰه، هٰؤُلاٰءِ ذُرَيّةُ المُصْطَفى يُساٰقُونَ سَوْقَ السَباٰياٰ» 1!
[ اى محمد! درود فرستند بر تو فرشتگان آسمان، اين كه به خون آغشته و اعضاى بدنش از هم جدا، و دخترانت اسير شدهاند حسين است، شكوۀ ما به درگاه خداست و به پيشگاه محمد مصطفى و على مرتضى و فاطمۀ زهرا و حمزۀ سيدالشهداء.
اى محمد! اين حسين است كه در اين دشت روى زمين افتاده و بادصبا بر پيكر او گرد و غبار مىافشاند، يعنى كشتۀ دست اولاد زنا!.
اى دريغا! و اى افسوس كه امروز (براستى) جدّم رسول خدا كشته شد! اى اصحاب و ياران محمد! آخر اينان فرزندان حضرت مصطفى هستند كه همچون اسيران آنان را مىبرند!]
* * *
با دقّت و تأمّل در همين چند جملۀ كوتاه شكوه آميزبانوى شجاع و قهرمان كربلا در آن صحنۀ پر از رعب و وحشت و پيش روى سربازان بى فضيلت عمر ابن سعد و