٢۴چنين مردانى اگر انبارهاى طلا و نقره و گنجهاى زيادى نيز در اختيارشان باشد بااين بخشش و كرم فوقالعاده همه را خرج مىكنند و چيزى براى خود باقى نمىگذارند. لذا مىنويسند: عبداللّٰه در آخر عمر تنگدست شد. روزى شخصى نزد او آمد و چيزى از او خواست و چون عبداللّٰه چيزى نداشت رداى خود را از تن بيرون آورد و به او داد و سرخود را بهسوى آسمان بلند كرده و گفت:
پروردگارا ! ديگر مرگ مرا برسان و آنرا پوشش من گردان كه پس از چند روز بيمار شد و چشم از اين جهان فروبست.
تاريخ وفات او را سال ٨٠ هجرى نوشتهاند. با اين حساب عمر وى در هنگام مرگ نزديك به نود سال بود.
برخى هم وفات او را در سال ٩٠ هجرى دانستهاند. وفات او در مدينه و قبرش نيز در بقيع است.
«ابن حجر» در كتاب «تهذيب التهذيب» مىنويسد:
عبداللّٰه از كسانى است كه از پيغمبر صلى الله عليه و آله و عمويش علىبنابىطالب عليه السلام و مادرش اسماء حديث نقل كرده است و جمع زيادى مانند حضرت ابوجعفر محمد بنعلى ابنالحسين عليه السلام ، حسن بنحسن بنعلى، قاسم بنمحمد ابنابىبكر، عبداللّٰه بنحسن، عروة بنزبير و ديگران نيز از او حديث نقل كردهاند.
ابن ابىالحديد و ديگران داستانهايى از او نقل كردهاند به ويژه دفاعى كه عبداللّٰه در حضور معاويه از على ابنابىطالب عليه السلام و خاندان بزرگوار پيغمبر كرده و عمرو