14«زينب همان زنى است كه ابن عباس خطبۀ فدك فاطمه عليها السلام را از او روايت كرده است و در آغاز خطبه گويد: اين خطبه را عقيلۀ ما زينب دختر على عليه السلام براى ما روايت كرد». 1
از ميان محدثان، مرحوم شيخ صدوق در كتاب «علل» در باب «علل الشّرايع و اصول الاسلام» بخشى از اوايل خطبۀ فدك را كه در آن علل احكام ذكر شده نقل و سند آن را اينگونه ذكر مىكند:
«حَدَّثَنا مُحَمّدُ بنُ مُوسَى بنِ المُتَوَكِّل، قاٰلَ: حَدَّثنَا عَليُّ ابن الحُسَين السَّعْدآباٰدي، عَنْ احْمَد بنِ ابي عَبْداللّٰهِ البَرقي، عَنْ اسْماٰعيٖلَ بن مِهْران عَنْ احمَد بن مُحَمَّد ابنِ جابر، عَنْ زَيْنَب بِنْتِ عَليّ قالَتْ: قالت فاطمة عليها السلام في خُطَبَتِها...» 2
بر خوانندۀ محترم پوشيده نيست كه نقل چنين خطبهاى از طرف دخترى در سن پنج يا شش سالگى و حفظ كامل آن با آن همه بلاغت و جامعيت، نشانۀ كمال رشد، فهم، علم و دانايى اوست و مىتوان گفت كه ايشان عطيّۀ الهى بوده و ويژگىهاى خاصّى داشته است.
سخنان حضرت زينب عليها السلام در طول مسافرت كربلا، كوفه و شام و خطبهها و سخنرانيهايى كه در فرصتهاى مختلف در برابر ستمكاران و طاغيان آن زمان و مردم ايراد فرموده است، نشان مىدهد كه علم، دانش و كمال آن بانوى بزرگوار اكتسابى و از راه تحصيل و تعليم نبوده است بلكه