95در مقابلم ايستاد و هيچ حركتى نتوانستم بكنم. نقاب را تا بالاى ابرو بالا زد و وقتى چشمم به آن صورت زيبا افتاد، مكرر گفتم:
ما شاءالله ، لا حول و لا قوة الا بالله ، اين جمله را چند بار تكرار كردم و مبهوت جمال ايشان شدم. سپس نقاب را انداخت و من دوباره غوغاى جمعيت را ديدم.»
در جلسه بعد، يكى از منسوبين از ايشان پرسيد چه درخواستى از خدا كرده بودى كه اين ماجرا برايت رخ داد؟ گفت: وقتى چشمم به كعبه افتاد، بىاختيار اين جمله بر زبانم جارى شد كه «الَلّهُمَ أَرِنِىالطَّلعَةَ الرَّشيدةَ، والْغُرَّةَ الْحَميدة...».
وآنگاه افزود: خيلى غصه خوردم كه اى كاش غير از «رؤيت»، «تكلم» را هم خواسته بودم. چون در مرتبه اول كه چشم انسان به خانۀ كعبه مىافتد، هر آرزويى كه داشته باشد اجابت مىشود». 1