25مىسازد كه مادر اسماعيل در حريم كعبه دامن براى انتظارش گسترد تا خدايش به محمد صلى الله عليه و آله عطا فرمود: إِنّٰا أَعْطَيْنٰاكَ الْكَوْثَرَ .
پس اين خاندان از يك تبارند و بيت رسالت و ولايت و ساقيان كوثر ثمرهاى از شجرۀ ابراهيم و اسماعيلاند.
بنابراين زمزم و كوثر تاريخ به هم پيوستهاند و بيت و مقام و حجر و زمزم هر آنچه از فرّ و شكوه دارند در پرتو طاق ابروى يار است و اگر آن پيامآور توحيد و وارث خليل و ذبيح نمىآمد كه قبلۀ موحدان را آزاد كند، كعبه بت خانهاى بود به لوث شركآلوده، بدينسان همۀ ارزشها را روح پاك نبوت و ولايت تعيين مىكند و كعبه و مقام و زمزم را معنى مىدهد. به گفتۀ ناصر خسرو:
اگر فضل رسول از ركن و زمزم جمله برخيزد
يكى سنگى بود ركن و يكى شوراب چه زمزم
فضلبن عبدالرحمان فرزند ربيعةبن حارثبن عبدالمطلب كه شيخ بنىهاشم در عهد خويش و از شعرا و عالمان هاشميان بود در بارۀ زمزم و كوثر ابياتى سروده؛ از جمله با اشاره به اين فضيلت براى دودمان رسالت و