71«... مع ما فى ذلك لجميع الخلق من المنافع فى شرق الأرض وغربها ومن فى البرّ والبحر ممّن يحجّ وممّن لا يحجّ، من بين تاجرٍ وجالب وبائعٍ ومشترى وكاسب ومسكينٍ ومكارٍ وفقيرٍ وقضاء حوائج أهل الأطراف فى المواضع الممكن لهم الاجتماع فيها.»
«در حج براى تمامى مردم در شرق و غرب زمين و آنانكه در دريا و خشكى بسر مىبرند؛ چه آنها كه حج مىگزارند و چه غير آنان، از تاجر، وارد كننده، فروشنده و خريدار، كاسب و كرايه دهندۀ مركب و فقير و مسكين، سودمند بوده و نيازهاى مردم در اطراف و اكناف زمين را برمىآورد.»
«مع ما فيه من التّفقّه ونقل أخبار الأئمة - عليهمالسلام - الى كلّ صُقعٍ وناحية، كما قال اللّٰه تعالى: (فَلَوْ لاٰ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طٰائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ ... لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ ) .»
«علاوه بر آن، حج جايگاه فراگيرى فقه و احكام دين، و انتقال و گسترش اخبار پيشوايان - عليهمالسلام - به تمامى گوشه و كنار [ جهان] است. همانگونه كه خداوند فرمود: پس چرا كوچ نمىكنند از هر فرقه و ...» 1
آن حضرت سپس به برخى از اعمال حج اشاره نموده، نكاتى را در فلسفۀ هر يك بيان مىكند و به حاجيان مىنماياند كه: حج واقعى فراتر از يك سلسله رفتارها و كارهاى خشك و بىروح است. آنگاه مىافزايد:
«اگر كسى بگويد: چرا مردم به احرام مأمور شدهاند؟ پاسخش آن