40براى او در طول زندگى. حاجى اگر خود را مقيد كند كه در مدينهى منوره يك ختم قرآن بخواند؛ در مكهى مكرمه يك ختم قرآن بخواند - اينجا خانهى قرآن است؛ محل نزول قرآن است - يا اگر نمىتواند يك ختم قرآن بخواند، يك بخش عمدهاى از قرآن را بخواند با تأمل، با تدبر؛ اگر عادت كند به تأمل و تدبر در قرآن در اين مدتى كه آنجاست - بتوانيد عادت بدهيد حاجى را به اينچنين سيرهها و رويههاى ماندگار معنوى و روحى - اين براى او مىشود يك سرمايه. قرآن يك ذخيرهى تمامنشدنى است. انس با قرآن از هر واعظى، از هر رفيق ناصحى، از هر درسى براى انسان مفيدتر است. اگر حقيقتاً انسان با قرآن رابطه برقرار كند و قرآن را بخواند براى استناره و استفاده و استضائۀ قلبى و معنوى خود، اين براى او از هر واعظى بالاتر است. اگر انسان اين انس را بتواند پيدا بكند، خيلى دستاورد بزرگى است.
اعمال را با تدبر انجام دادن؛ اين طواف، اين سعى، اين وقوف، اين حالت خضوع و خشوع، اين رعايت محرمات و ممنوعات دوران احرام؛ هركدام از اينها يك درس است. اين را حجاج محترم ما و برادران و خواهران عزيز ما با وارد كردن انگيزههاى كوچك دنيايى باطل نكنند؛ مثل همين خريدن جنسى از فلان مغازه. خود اين مبتلا شدن به مراجعهى به مراكز فروش براى يك چيز كم اهميت، يك بلا و يك مشكل است و ملابساتى كه دارد، مشكل ديگر. وقت نماز بگذرد، جلو چشم مردم، تحقير و توهين حاجى ايرانى محسوب بشود و چيزهاى ديگرى كه حالا در خلال اين، در كنار اين، پيش مىآيد. اين كه من هر سال اين را تأكيد مىكنم به دستاندركاران حج و توصيه مىكنم به برادران و خواهران حاجى، براى اين است. يك هوس كماهميت و حقير، كل آن فضاى معنوى را ممكن است تحت تأثير قرار دهد. ما كه مردم را دعوت به زهد اباذرى كه نكرديم؛ ماها كه كوچكتر از آن هستيم كه فكر آنجور زهدى را بكنيم؛ ما دعوت مىكنيم خودمان را و مردم را به زيادهروى نكردن در اين امور. ما زيادهروى مىكنيم در مصرف كردن، در دل سپردن، در اهميت دادن، در دنبال كردن؛ اين زيادهروىها ضرر مىزند به فضاى معنوى.
به هر حال به نظر من روحانيون محترم مىتوانند خيلى نقش ايفا كنند؛ هم با