47
روحانى: بله، همين كه فردى در مسابقه برنده شد و فيش حج را به او دادند حج بر او واجب مىشود و نمىتواند آن فيش را بفروشد يا به كسى ببخشد، مگر اين كه قبلاً حج واجبش را انجام داده باشد.
* ايام هفته به سرعت سپرى شد و بالاخره شب جمعه موعود فرا رسيد، على كه روزها انتظار چنين ساعاتى را مىكشيد به اتفاق همسرش نرگس و فرزندانش حسن و هدا با دنيايى از عشق و اميد به سوى مسجد به راه افتاد، به اميد آن كه بتواند در صفوف مقدم نماز جايى پيدا كند و از بيانات روحانى حداكثر استفاده را ببرد، غافل از آن كه مشتاقان فراوان حج زودتر از او و خانوادهاش در مسجد اجتماع كرده و انتظار نماز جماعت و سخنرانى روحانى را مىكشند. به مسجد كه رسيدند على با صحنه عجيبى روبرو شد، مسجدى كه تا ديشب عادى به نظر مىرسيد امشب مملو از جمعيت بود.
پس از اقامه نماز مغرب و عشاء امام جماعت در پشت ميكروفن قرار گرفت در حالى كه روبروى جمعيت ايستاده بود، سخنش را آغاز كرد و حرفهاى از دل برآمده او همچون قطرات باران بر صفحه تشنه دلها مىنشست و جانهاى مشتاق را صفا و طراوت مىبخشيد.
روحانى: «اعوذباللّٰه من الشيطان الرجيم، بسماللّٰه الرحمن الرحيم، و صلّى اللّٰه على سيّدنا محمد و آله الطاهرين، قال اللّٰه تبارك و تعالى فى كتابه الكريم:
«رَبَّنٰا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوٰادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنٰا لِيُقِيمُوا الصَّلاٰةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّٰاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرٰاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ » 1 «پروردگارا! من بعضى از