40قابل تعريف هستند، و برخى ديگر، بستگى به نيّت انسان دارند كه از حوزۀ بحث حاضر خارجاند. چنان كه پيامبر خداص فرمودهاند: «زمانى خواهد آمد كه حجّ پادشاهان تفريح، حجّ توانگران سوداگرى و حجّ تهيدستان گدايى است.» 1در سفر حجّ (از نظر ظاهرى) سفر به مكانى خاصّ در زمانى مشخّص (و لزوم حضور در مكانهايى معلوم در زمانهايى تعيينشده) ضرورت اوّليّه است. مضاف بر آن، استحالۀ روحى انسان نيز مقصد است. مطابق عرف همۀ سفرها، آرزوى سلامتى مسافر مطرح است، امّا پيش و بيش از آن، وصول به ساير مقاصد، به ويژه قبولى اعمال، مدّنظر است، از اين رو براى اين سفر، جداى از زمينهسازيهاى ساير سفرها، آدابى خاصّ نيز توصيه شده است كه برخى از آنه عبارتند از:
هزينۀ سفر بايد حلال باشد، زيرا مال حرام بليّهاى است كه سوزنده و نابودكنندۀ همۀ صفات انسانى مىباشد. در خبر است كه در روز عاشورا، هنگامى كه حضرت اباعبدالله در مقابل لشگريان يزيد قرار مىگيرد، در علّت بىتوجّهى آنها به سخنان حقّ فرزند پيامبر و در تبيين ريشه و علّت ارتكاب جنايتى كه به آن دست يازيدهاند، مىفرمايد:
«مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرامِ فَطَبَعَ اللهُ عَلى قُلُوبِكُمْ» ؛ «شكمهاى شما از حرام پر شده كه خدا اين چنين بر دلهاى شما مُهر زده است.» 2 ملاحظه مىشود كه مال حرام، علاوه بر همۀ معايب و تبعات منفى كه دارد، سبب كورى چشم دل و ناشنوا شدنِ گوش جان براى شنيدن و پذيرش حقّ