21پروردگارم حركت مىكنم او مرا هدايت خواهد كرد».
حركت در مسير الهى و انجام مناسك حج، حتماً بايد زير نظر عالم و طبق فتواى مرجع تقليد باشد. بنابراين مسأله را از غير عالم سؤال نكنيم و نماز خودمان را قبل از حركت درست كنيم و مرجع تقليدمان رامشخص سازيم و حقوق مالى واجب را بپردازيم تا در اين سفر آسمانى مشكلى نداشته باشيم. ارزش اين سفر به قدرى است كه سزاوار نيست بخاطر مسألۀ غذا و مكان حرفى بزنيم، يا گلايهاى كنيم، يا عيب همسفران را بازگو نماييم. در اين سفر ربّانى، سادگى، ايثار، اخلاق، فكر و مناجات، شركت در نماز اهل سنّت و توجه به آداب ضرورى است.
حج سفرى عاشقانه است كه اولياى خدا با شوق و پياده به سوى آن مىرفتند. امام كاظم (عليهالسلام) يك بار بيست و پنج روز و سفر ديگر بيست و چهار و سفر سوّمش بيست و شش روز پياده مسافت هشتاد فرسخى ميان مدينه و مكّه را طى كرد.
سفر حج مبدأ تاريخ بوده است تا آنجا كه قرنها قبل از اسلام و مسيحيت و حتى قبل از حضرت موسىٰ. حضرت شعيب به موسى گفت: من يكى از دخترانم را به ازدواج تو درمىآورم مشروط به آنكه هشت حج يا ده حج يار من باشى. قرآن به جاى «هشت سال»، «هشت حج» مطرح كرده است.
سفر حج مثل تدبّر در قرآن است كه انسان هر بار به نكات تازهاى برمىخورد. خوشا به حال كسانى كه با شناخت لازم مىروند و آنجا آهى و اشكى و نالهاى و نعرهاى دارند.
در سفرى شاعرى را ديدم كه با گريه چنين مىخواند:
اومدم تا دل آلودمو شستشو بدى
شعرها را ادامه مىداد و اشك مىريخت.
و از همان شاعر كاشانى شنيدم كه مىگفت: اى مُجرم مُحْرم شده در كنج حَرَم مُحرم كه شدى بكوش مَحْرَم گردى
حج سفرى نيست كه با شعر و مقاله و كتاب بتوان به عمق آن رسيد.
شخصى از امام(عليهالسلام) سئوال كرد كه من سالهاست از شما راجع به حج مطالب جديدى مىشنوم، امام فرمود: آيا توقع دارى احكام و اسرار حج پايان داشته باشد؟!
هيچ دولتى با هيچ بودجهاى در هيچ زمانى نمىتواند طرحى دهد كه از تمام دنيا مردم عاشقانه كفنپوش و گريان و يك صدا در بيابانها و خيمهها و خانهها فرياد واحدى سردهند.
علاوه بر حج رفتن، به فرستادن مردم به حج نيز سفارش شده است.
افرادى كه تمكّن دارند و مىتوانند ديگران رابه حج بفرستند از اين همه پاداشى كه در روايات آمده است خود را محروم ننمايند.
در عزّت و قداست كعبه همين بس كه بايد از ذبح گوسفند گرفته تا خوابيدن در قبر، رو به سوى آن باشد،
چقدر عزيز است كه جنگ در كنار آن ممنوع است.
چقدر عزيز است كه ابراهيم و اسماعيل بايد خادم آن باشند، جز افراد متقى حق توليت آن را ندارد.
چقدر عزيز است كه امام صادق(عليهالسلام) نزديك مكّه از شتر پياده