79محمد حنفيه براى زيارت قبر امامحسن(ع) در بقيع مىآمد و مىگفت:
«سلام بر تو اى بازماندۀ مؤمنان و اى فرزند اولين مسلمان. چرا چنين نباشد، در حالى كه تو سلالۀ هدايت و همپيمان با تقوا و پنجمين نفر از اهل كسائى. دست رحمت تو را تغذيه كرده و در دامان اسلام تربيت شدى و از پستان ايمان شير خوردى. تو در حال حيات و مرگ، پاكيزهاى...». 1
زيارت مرقد سيدالشهداء(ع) بيش از همه مورد توجه و عنايت ائمه بود و به زائران آن كوى حق و ديار عشق، احترام زيادى مىكردند.
«حمران بن اعين»، نقل مىكند كه: از زيارت قبر حسين بن على(ع) برگشتم، امامباقر(ع) به ديدنم آمد و فرمود:
«اى حمران! بشارتت باد... هركس قبر شهداى آلمحمد را زيارت كند و هدفش از اين زيارت، خدا و پيوند با پيامبر باشد، همچون روز تولد از مادر، از گناهانش بيرون آمده، پاك مىشود». 2
گرچه زائر، از زيارت حسين(ع) آمده بود، ليكن امام، محور سخن و ملاك فضيلت را روى «شهداى آلمحمد» برد، كه امامحسين، سرور و سالار همۀ آن شهداست و سلالۀ آن عترت پاك است.
اولين زائر قبر حسين شهيد، صحابى والاقدر پيامبر، «جابر بن عبدالله انصارى» بود كه به همراه غلامش «عطيه» به زيارت نائل شد. نقل شده است كه اسيران اهلبيت، پس از ماجراهاى كربلا و بازگشت از سفر شام، در مسيرشان به مدينه از مأموران نگهبان خواستند تا آنان را از «كربلا» عبور دهند تا با قبر سيدالشهدا تجديد عهد نمايند.
در اربعين شهادت حسين بن على بوده كه به آن محل رسيدند. هنگام گذر از آن دشتِ خونين، زنهاى علويه با گريه و فريادهاى دردمندانه، بهسوى قبر شتافتند و اشكها ريخته شد و سه روز در آنجا گذراندند. در همان موقعيت بود كه امامسجاد(ع) با جابر، ديدار نمود. امام با جابر در اين ديدار، كه بر تربت شهيدان كربلا انجام گرفت،