36
واسطۀ فيض
به درگاه خدا شفيع بايد برد. شفعاى ما، واسطههاى فيض الهىاند. درست است كه بىواسطه هم خداوند سميع و عليم و مجيب است، ولى شرمندگى ما را چه توان كرد كه روى آن نداريم كه بىواسطه از خدا فيض بجوييم! حتى در مورد استغفار و توبه هم بىنياز از توسل به اوليا و استشفاع آنان نيستيم.
در زيارت، با اين واسطههاى فيض است كه از خداوند حاجت مىطلبيم.
محمد عربى، آبروى هر دو سراى
كسى كهخاك درشنيست، خاكبرسر او
وقتى بار سنگين خطاها، انسان را از رفتن باز مىدارد و گناهان بسيار انسان را گرانبار مىسازد براى سرعت سير در طريق عبوديت و طيران در فضاى معنويت، بايد از «توبه» استفاده كرد تا با ريختن گناهان، سبكبار و سبكبال شد. حالتِ تضرّع و نياز، شكسته دلى، پشيمانى، ندامت و انابت، خوف و رجاء و بيم و اميد لازم است. انكسار قلب در پيشگاه خداوند قادر قاهر ميسّر است و دل شكستگى و شرمندگى در برابر «عظمتِ» خدا و «عصمت» رسول فراهم مىگردد. با واسطه قرار دادن چهرهاى چون پيامبر و اولياى خدا در برابر پروردگار، درياى رحمت و كرم، زودتر گنهكار را در موج خويش فرا مىگيرد و استحقاق غفران و توبهپذيرى فراهم مىآيد. اين رهنمودِ خداوند است كه فرموده:
وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جٰاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّٰهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّٰهَ تَوّٰاباً رَحِيماً . 1
«آنان كه به خود، بد كرده و ستم نمودهاند اگر پيش تو آيند و از خداوند مغفرت بخواهند و پيامبر هم براى آنان از خداوند آمرزش بطلبد، خدا را توبهپذير و مهربان خواهند يافت».