287انسانهاى موضعدار، دقيقاً برعكس آنان، سعى در منطبق ساختن افكار و اعمالشان با آن مبانى و اصول دارند.
پيروى يك شخص از اصول پذيرفته شدهاش را، داشتن موضع و حفظ موضع مىگوييم، با اين حساب، «موضع» را مىتوان در چند قسمت به خاطر سپرد:
1- مواضع اعتقادى
2- مواضع اخلاقى
3- مواضع سياسى
داشتن موضع، در همۀ برخوردها و رابطهها و برداشتها تأثير و انعكاس خود را نشان مىدهد. رعايت آن موضع در عمل، «موضعگيرى» به حساب مىآيد، گرچه موضعگيرى، بهطور عمده در مسائل سياسى و اجتماعى مطرح است، اما همچنان كه اشاره شد، در ميدانهاى «اعتقاد» و «اخلاق» هم كاربرد مؤثّرى دارد و بايد داشته باشد.
بر پايۀ آنچه گفته شد، وقتى بنا باشد كه داشتن موضع در افكار و رفتار انسان تجلى بيابد، با دقت در اثر و عمل اشخاص مىتوان به «مواضع» آنان دست يافت.
طرفدارىها، شعارها، رابطهها، ديد و بازديدها، مصاحبهها، موافقت و مخالفتها، استقبال و بدرقهها، پيامها و نامهها و تلگرافها، تبريكها و تسليتها، تماسها و حساسيت نشان دادنها و... همه تا اندازههاى كم و زياد، مىتوانند بيانگر مواضع اشخاص باشند. از دقت در جهت و مضمون اينها، مىتوان خط فكرى كسى را شناخت و جناح اجتماعى او را دريافت و به محتواى انديشهاش پى برد. بهويژه، اگر اين فرد يا اين افراد، كسانى باشند كه در سخنها و نوشتهها و برخوردهاى خود، دقت داشته و روى حساب، حرف بزنند و عمل كنند، بهنحوى كه بتوان افكار و آثار و رفتارشان را «ملاك» و سند قرار داد.
در زيارتنامهها، از آنجا كه كلام معصومين: و آموزش امامان شيعه است، مىتوان ملاكيابى و «موضعشناسى» كرد و در مورد شيعهاى كه اين كلمات را در مزار، از روى عقيده بر زبان مىراند چنين حسابى گشود.
«اعلام مواضع»، هم به صورتِ سخن و هم به صورت عملى، قابل اجراست. گاهى