284قرار دهيم و چه نكاتى را عنوان كنيم و چگونه زيارت كنيم و چه بخواهيم.
گرچه ما مىتوانيم در زيارتها، به زبان خويش آنچه را مىتوانيم در ثنا و ستايش حجج الهى بيان كنيم، اما هرگز به پاى بيان معصومين نمىرسد، زيرا آنان، امام شناستر و به مقامات خويش، واقفتر از مايند و آنچه را كه آنان به پيروان خويش تعليم دهند كه در مزارهاى ائمه خوانده شود، عميقتر، صحيحتر، غنىتر، زيباتر و متعالىتر است. همانگونه كه در نيايش الهى در «نماز»، متنى كه بايد خواند، «سورۀ حمد» است كه كلام خدا بخشى از «قرآن» است و خدا را با كلام خودش، بهتر مىتوان ستود و نيايش كرد، در گفتگو با ائمه نيز، كلامى را كه خود آنان القاء كرده و تعليم نمودهاند شايستهتر است كه در حضورشان گفته و خوانده شود.
از اينرو، بجاست كه سيرى در مضمون زيارتنامهها داشته باشيم، تا بدانيم در اين متون مقدس و شريف، چه مطالب و معارفى مطرح است و چه نكاتى مورد توجه و عنايتِ ائمه بوده كه بنا به اهميتش، در زيارتنامههاى تعليمى آنان انعكاس يافته است.
محتواى زيارتنامهها
آنچه به عنوان متن «زيارت»، در دسترس ما و در كتب ادعيه و زيارت است، برخى كلام و انشا و آموزش ائمه است كه سند آنها در كتب حديث نقل شده و بعضى انشاى علماى بزرگ است.
در اين بحث، عنايت روى زيارتهاى مأثوره و منقوله از معصومين است. چرا كه كلامشان از فصاحت و بلاغت و جنبۀ ادبى بيشترى برخوردار است و مضامينش قابل مقايسه با كلامِ غيرمعصومين نيست.
راويان و پيروان ائمه، همانگونه كه به نقل سخنانشان در زمينۀ فقه و احكام و اخلاقيات و تفسير و عقايد، اهتمام مىورزيدند، آنچه را هم كه به عنوان زيارت از امامان مىشنيدند، ثبت و نقل مىكردند و به دست ديگران مىرساندند. و اين، شيوهاى در حفظ «ميراث امامت» بود.
زيارتنامهها، برخى لحن كلى و عام، نسبت به همۀ ائمه دارد و بعضى مخصوصِ