101عبادت و مناجات و اقامت و كوچ؛ همچون روز ولادت از مادر، از گناهان به در آمده و در خود لياقت ورود به حرم و حريم محبوب و معشوق را ايجاد كرده و آمادۀ افتادن در آغوش رحمت دوست شده است.
چون از عرفات به مشعر مىرسد، ناگهان حالى غير از آنچه در عرفات داشت به او دست مىدهد و خود را سبك و با نشاط و در حال انبساط مىبيند. خوشحالى خاصى در باطن احساس مىكند. محبوب را در كنار خود مىبيند.
نسيم لطف و رحمتش را حسّ مىنمايد. درون را خالى از دغدغه، اضطراب، نا امنى و تاريكى مىبيند. ملاحظه مىكند وجد خاصى براى او آمده است. دريافت اينهمه لطف و محبّت و عنايت و رحمت، كه از جانب دوست در آن موقف نصيب او شده، باعث گشته كه آن سرزمين را «مشعر الحرام» بنامند و وقوف در آن را براى توجه به اين حقايق، كه عطايى از جانب حق به عبد است، واجب اعلام كنند.
3 - از وظايف زائر جمع كردن سنگ ريزه از سرزمين مشعر براى رمى جمرات است.
جمرات نشانى و علامتى از ميدان نبرد واقعى انسان با شياطين جنّى و انسى است.