36اكنون اى خداى روشنايى! دعاهاى مرا بشنو و نالههاى جانسوز مرا خاموش كن، فرمان ده كه اشك در چشمان من بخشكد و به جسم و روح من توانايى ارزانى دار تا همچون پر كاهى در آستان عظيم و شگفتآور مقدس به گردش درآيم و تمام اين زيبايىها را كه از آن توست ستايش گويم.»
اينك اين عاشقان مسكين كه در آستان معبد تو سر به خاك مىسايند، اين زنان بىنوا و اين مردان شرمنده كه براى ديدار عظمت تو ديده فرو بستهاند و دريچۀ قلبشان را به روى تو گشودهاند، چه كردهاند كه برق بزرگى و قدرت تو در ديدگانشان مىدرخشد. حال كه رازهاى دل را با محرم رازمان در ميان نهاديم و با كولهبارى سبكتر و دلى عاشقتر و مشتاقتر براى عبادت حق تعالى آماده مىشويم و همچون پروانگان بهگرد شمع فروزان درگاه باعظمت او بال و پرزنان مىگرديم.
خانۀ كعبه خانۀ دلهاست
... خدا كند تو بيايى!
«أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإقٰامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ» 1
«كجاست آن مجرى قانون طبيعى و الهى كه بيايد و اين ديوار كج بالا رفته را مستقيم سازد؟»
تويى كه راز خدايى، خدا كند كه بيايى
در اين سرزمين مقدس بر هر كجا كه قدم مىگذارم، نام الهى حضرت مهدى دل آشفتۀ مرا كه سالهاست در انتظار او به سر مىبرد، به تپش مىاندازد، و روح اندوهگين مرا كه ديرگاهى است، نغمۀ فراق سر داده، مرتعش مىسازد.