32است كه منارههاى اطراف آن همچون سروهاى سپيد آن را احاطه كردهاند. آنچه در اين هنگام ذهن من و هم سفرانم را گرفته، تنها شمارش لحظاتى است كه بين قلبهاى ما و ديار عاشقان فاصله انداخته است و دلهاى بيمارمان با برآوردن هر دم و بازدم سراغ طبيب دلهاى سوخته را مىگيرد.
حال وقت آن رسيده كه خود را براى ورود به ميقات شجره، كه باب الورود به حرم كبريايى حضرت حق مىباشد آماده سازيم. در آن به قصد زيارت خانۀ خدا توقف كنيم، و روح و جسم خود را از آلودگىها و زشتىها پاك سازيم، سپس لباس تقوى و طهارت را بر تن كنيم، و از سراسر وجودمان با نهايت اخلاص اين بانگ مقدس را سر دهيم:
«لَبَّيْكَ اللّٰهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاٰ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، انَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاٰ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
اكنون كه وجودمان سعادت آن را يافته كه قدم در حريم مقدس حق تعالى بگذارد و مُحرم شود، بايد قدر اين لحظات را بدانيم و در كمال احترام و رعايت حرمت اين بارگاه الهى رفتار نماييم و آنچه خداوند دستور فرموده بر خود حرام گردانيم، و چه پرشور و شعف است احرام، زيرا همگان در عين دشوارى، لحظات را صبورانه سپرى مىكنند و در چشمهايشان عشق و ارادت به ذات مقدس پروردگار هويدا است. نداى روحنواز تلبيه فضا را پر كرده است، تلبيه كلمات