54خواهيم نوشت،گويا فرستادن زيور به خانه كعبه تاريخى درازتر دارد.
پس از اسلام،ارتفاع خانۀ كعبه چندان بلند نبوده است (بهاندازه قامت انسان) و انتهاى در كعبه با سطح زمين مساوى بوده است،چنانكه اگر سيل به داخل حرم سرازير مىشده به درون خانه مىرفته است.هنگامى كه حضرت محمّد سى و پنج ساله بود (پنج سال پيش از بعثت) سيلى بزرگ كعبه را ويران ساخت.قريش با مشورت يكديگر در صدد برآمدند خانه را نوسازى كنند.چوبهاى كشتى شكستهاى از بيزانطيان را كه در ساحل درياى سرخ افتاده بود خريدند و براى ساختن خانه به كار بردند.براى خانه سقفى ساختند و براى جلوگيرى از سيل، درِ خانه را از سطح بالاتر قرار دادند.و چون ساختمان به موضع ركن و نصب حجرالاسود رسيد بر سر كار گذاشتن آن،ميان ايشان خصومت در گرفت.مهتر هر قبيلهاى مىخواست اين شرف از آن او باشد.نزديك بود با يكديگر درگير شوند ولى سرانجام بهداورى گردن نهادند.مقرر شد هر كس كه از در درآيد آنچه گويد بپذيرند.نخست كسى كه در آمد محمدامين بود.گفتند او امين است و ما به داورى او راضى هستيم.چون داستان را با حضرتش در ميان نهادند گفت پارچهاى بياوريد و سنگ را در ميان آن بنهيد،سپس مهتر هر قبيله را فرمود تا گوشهاى از پارچه را بگيرد و بالابرد و چون سنگ را بدين ترتيب تا موضع نصب