19است كه با اين جامۀ ندوختۀ احرام، كه همگان مىپوشند، امتياز فردى و قبيلهاى و جنسى را از ميان بردارد و به قريش كه در جاهليّت براى خود امتيازى قائل بود و در مراسم حجّ با ديگران در عرفات توقّف نمىكرد و با ديگران بازنمىگشت، دستور داد:
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفٰاضَ النّٰاسُ... 1با اين دستور به طايفۀ قريش كه به نسب خود مىباليد و با مردم در عرفات به يك جا نمىماند و هنگام پراكنده شدن مردم و كوچ كردن آنها، كوچ نمىكرد و به امتياز طبقاتى خويش مىنازيد، فهماند و گفت: عادات ناپسند جاهلى و آداب نادرست را از خود دور كنيد و از اين كارهاى ناروا بركنار باشيد و از خدا آمرزش بخواهيد كه خدا آمرزندۀ مهربان است؛ ... وَ اسْتَغْفِرُوا اللّٰهَ إِنَّ اللّٰهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ . 2
اين كه، حج گزار بايد در حال احرام، از جدال و مناقشۀ تند و نظاير اينها، بپرهيزد و از زن و زيور، دورى گزيند، به انسان مىفهماند كه در حرم خدا بايد خود را خالص كند. براى خدا باشد. دلها بايد به هم نزديك ونزديك شود ودريابد كه آن چه سبب وحدت آنان شده و اين وحدت را درآنان فراهم آورده و نيرومندى در اين انسانها ايجاد كرده، اسلام است.
اسلام است كه انسانها را به يكديگر مرتبط ساخته. اسلام است كه در انسانها برابرى ايجاد كرده. اسلام است كه مىگويد: در شؤون زندگى اجتماعى بايد اين برابرى وجود داشته باشد و امتيازات نادرست از