17برخوردار بود. در شرف و فضيلت سيد رضى همين بس كه استادش مرحوم شيخ مفيد اعلى اللّٰه مقامه دربارۀ او و برادرش «سيد مرتضى» خوابى بس مبارك ديد: «در عالم رؤيا ديدم كه فاطمۀ زهرا عليها السلام ، دست دو پسر خود امام حسن و امام حسين عليهما السلام را گرفته و نزد من آورد و فرمود:
«يا شيخُ! عَلِّمْهُمَا الْفِقْهَ»؛
«اى شيخ! به اين دو فرزند من فقه بياموز».
از خواب برخاستم و در تحيّر بودم كه معنا و مفهوم اين خواب چيست. در همان روز، خانمى دست دو فرزند خود «سيّدمرتضى» و «سيّد رضى» را گرفته و نزد من آورد و همان جملهاى را كه حضرت زهرا عليها السلام در عالم خواب به من فرموده بود، تكرار كرد. من فهميدم كه اين دو كودك به مقامات عالى خواهند رسيد.» 1
البته همين طور هم شد و اين دو برادر تا آنجا براى اسلام و مسلمين مفيد واقع شدند كه به آنها لقب «عَلَمُ الْهُدىٰ» دادند؛ يعنى نشانه و علامتى كه مردم به واسطۀ آن، راه هدايت و صراط مستقيم را مىيابند و راهنمايى مىشوند.
هدف سيد رضى از جمع آورى اين كتاب
يكى از دلايل بارز و روشن سيّد در تأليف اين كتاب، خيرگى وى در برابر فصاحت و بلاغت كلام اميرالمؤمنين عليه السلام بوده است؛ چرا كه بعد از «قرآن مجيد» هيچ كلامى در فصاحت و بلاغت به پايۀ اين كلمات نمىرسد. به عنوان نمونه، وى در ذيل بعضى از خطبهها مانند خطبۀ بيست يكم كه حضرت مىفرمايد: