32احرام در ميقات، انسانها مادّيّت و انانيّت خود را رها مىكنند و همۀ تزيينات و تشخّصهاى خود را به يكسو مىنهند. همه يك رنگ، يك شكل، در هيأتى واحد، بى طبقه، بى تمايز و در معنويّت مطلق، چه بخواهند و چه نخواهند، مستغرق مىشوند.
معنويّت حج چشيدنى است نه شنيدنى؛ به عبارت ديگر مصداق آشكار و برجستۀ:
«يُدرَك وَ لاٰ يُوصَف» است.
از بركات مادّى مكّه يكى اين است : با وجودى كه سرزمينى بى آب و علف و غير قابل كشت و زرع است و به هيچ وجه از نظر طبيعى مناسب زندگى نيست، در طول تاريخ همواره يكى از شهرهاى پر تحرك و آباد و مركزى عمده براى تجارت بوده است.
ديگر امتيازِ كعبه، هدايتگرىِ آن است؛ زيرا از چنان جاذبهاى بر خوردار است كه از سر تا سر جهان، از دور و نزديك، خشكى و دريا و همانگونه كه فرمان الهى است ...مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ مردم به زيارت آن مىشتابند. وقتى حضرت ابراهيم عليه السلام خانۀ كعبه را مىساخت به فرمان الهى مردم را به زيارت خانۀ او دعوت كرد آنجا كه فرمود:
وَ إِذْ بَوَّأْنٰا لِإِبْرٰاهِيمَ مَكٰانَ الْبَيْتِ أَنْ لاٰ تُشْرِكْ بِي شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطّٰائِفِينَ وَ الْقٰائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ * وَ أَذِّنْ فِي النّٰاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ . 1
اين آيات در تاريخ بناى كعبه به دست ابراهيم عليه السلام ، و وجوب حج است و به بعضى از رازهاى حج اشاره دارد.
ابتدا سخن از تجديد بناى كعبه است. از آيه استفاده مىشود كه: «بوّأ» به معناى آماده سازى است، همانگونه كه در روايات و منابع تاريخى آمده است كه: خداوند بافرستادن ابرى بر روى محلّ كعبه - كه بر اثر توفان ويران شده بود و تنها حدود تقريبى آن مشخّص بود و ثابت نگه داشتن آن ابر - محلّ كعبه را به ابراهيم عليه السلام نماياند و بدين ترتيب ابراهيم عليه السلام ديوارهاى كعبه را بر پايههاى قديم آن بنا نهاد.
پسازآنكه خانه آمادهشد، خداوند بهابراهيم عليه السلام فرمان دادكه خانه راازهرگونه شرك